It's well known that Balzac published a clutch of novels anonymously before he wrote anything he wanted to put his name to, and I've often wondered what they were like. Having just finished this book, which came out very early in his career, I'm willing to make a guess: they were like La Femme de tr

امرأة في الثلاثين رواية كلاسيكية لأونوريه دي بلزاك تدور أحداثها على مدار عمر جوليا بطلة روايتنا من شبابها لشيخوختها.

بدايتها مع جوليا المراهقة و انبهارها بفيكتور و حبها له و رفض ابيها لزوجها منه و معارضته لاختيارها فيكتور و فطنته بطبيعة شخصيته.

"تزوجي فيكتور يا جوليا. ولكن ثقي انك ستتحسرين يوماً ما

یه سری کتابا هستن مثل زن سی ساله، بلندی های بادگیر و امثالهم که خیلی معروف شدن و خوندنشون توصیه میشه اما از نظر من درسته که کتابای خوبی هستن اما بیشتر به زمان خودشون تعلق دارن و برای دنیای امروزی ما خیلی حرفی برای گفتن ندارن. داستان های پیش پا افتاده با اتفاقات بعضا ناممکن و از همه مهم تر ضعیف نشون

أول تجربة مع دي بلزاك.
كانت صعبة وعصيّة في مواقف كثيرة لم أفهم هل الخلل من الترجمة أو من الكاتب هناك أزمنة متداخلة أو مفقودة أو منسيّة، شخصيات متعددة ومتداخلة أخذت مني وقت طويل لمحاولة إستيعابها لا أعلم قد تكون كتبت بمتطلبات وحدود ذلك الزمان.

القصة جميلة بمجملها فهي تحليل عميق لنضج المرأة جسدياً وعاطف

Daca ar fi fost pentru stilul si frumusetea textului, pentru descrierile somptuoase si acea duiosie si delicatete sentimentala care-l caracterizeaza pe Balzac, as fi acordat 5 stele cartii. Din pacate, banalitatea povestii si modul stupid in care actioneaza personajele pun in umbra frumosul stil al

«زنی سی ساله» رمانی کلاسیک از «بالزاک» است که داستان زندگی زنی را روایت می‌کند به نام «ژولی» و ازدواج عاشقانه‌اش که با شکست مواجه می‌شود. همسرش به او خیانت می‌کند و به جسم و روح او آسیب می‌زند. ژولی درگیر عشقی افلاطونی می‌شود که نمی‌تواند در برابر آن مقاوت کند. از این عشقِ ممنوع فرزندی نامشروع به دن